۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

هشدار: در شبهای قدر به جای مقبره آیت الله خمینی، تجمعات را در سطح تهران پخش کنیم

حقیر به دلایل متعدد با فوکوس کردنِ تنها بر مراسم خارج از شهر تهران مخالفم. پیشنهاد میکنم در کنار برنامه ریزی برای حرم از تجمع در داخل شهر هم به هیچ وجه غافل نشویم.
اول اینکه رفت و آمد مردم به حرم به راحتی انجام نمی شود. کودتاچیان ممکن است به آسانی مترو را تعطیل و مسیرهای دسترسی خودروهای مردم به حرم امام را مسدود نمایند. حتی اگر چنین نکنند انتقال جمع کثیری از مردم سبز از نقاط پتانسیل دار لشکر سبز تهران مانند تهرانپارس، شمال و غرب شهر، انتهای پاسداران، تجریش، سعادت آباد، صادقیه و پونک به حرم امام بسیار مشکل خواهد بود؟ بویژه کسانی که - به هر دلیلی- تابجال نه به حرم رفته اند و نه در هیچ شب قدر شرکت داشته اند.
دوم: ایزوله کردن جمع حاضر در حرم آیت الله خمینی در ساعات انتهایی شب بسیار آسان است. کودتاچیان می توانند به سهولت از پایگاههای بسیج حنوب شهر (که متاسقانه محل اتکای کودتاگران است) نیروهای سرکوبگر خود را به حرم برده و آنها را در در محوطه اصلی حرم و اطراف آن، مستقر و کنترل مراسم را در دست بگیرند. مگر یادتان رفته که کودتاچیان مراسم گرامیداشت کشتگان در بهشت زهرا را به چه سهولتی مدیریت کردند؟
علاوه بر اینها، نحوه انعکاس مراسم شبانه آن هم بسیار مشکل خواهد بود چرا که فیلمبرداری از این مراسم تنها با موبایل ممکن است که به دلیل عدم وجود نور کافی کیفیت چندانی نخواهد داشت. گرچه این مشکل در داخل شهر هم وجود دارد، اما در داخل شهر می توان با استقرار تیم های حرفه ای تر فیلمبرداری را از بالای پشت بام یا ساختمانهای مجاور انجام داد.
تجمع شبانه در داخل شهر، مزایای دیگری دارد که در هر صورت به تجمع در حرم امام می چربد.
اکیدا توصیه می کنم در کنار تشویق مردم برای رفتن به مراسم شب قدر و تجمع شبانه در مقبره آیت الله حمینی، تعدادی از مساجد بزرگ تهران را هم در نقاط اصلی تهران شناسائی و اعلام کنیم و از مردم سبز هر محل بخواهیم در آن شبها در آنجا تجمع نمایند. مثلا در قسمت جنوبی خیابان ولیعصر، بهترین نقطه مهدیه تهران است که طبق روال هر سال مراسم شب قدر با انبوهی از مردم انجام می گیرد طوری که به دلیل کمبود فضا مردم مجبور می شوند در خیابان ولیعصر بنشینند. در سایر مناطق تهران هم می توانیم محل تجمعات شبهای احیا را در کنار خیابانهای اصلی و مساجد بزرگ قرار دهیم. مانند مسجد امام حسین در میدان امام حسین، مسجد امام حسن مجتبی در خیابان آزادی بعد از پل یادگار، مسجد لولاگر، مسجدالنبی، مسجد ؟ در حاشیه خیابان ستارخان و ... یا مساجد دیگری که دوستان پیشنهاد می کنند.

حتی می توانیم در نقاط مختلف شهر، در مساجد، حسینیه ها و تکایایی که متولیانش طرفدار کودتاچیان نیستند، ضمن دعوت از سخنرانان روحانی اصلاح طلب مانند خاتمی، مجید انصاری، موسوی تبریزی، موسوی خوئینی و ... برای اجرای مراسم "شب احیا"، جمعیت بیشتری را برای تجمع حاضر نماییم. مانند کانون توحید در میدان توحید، حسینیه ارشاد در خیابان دکتر شریعتی، مسجد نور در فاطمی، مسجد امیرالمومنین در مرزداران و مکانهای دیگر.

بی شک با توزیع تجمعات در سطح شهر، کودتاچیان سردرگم شده و نیرو و توانشان در سطح شهر از تهرانپارس تا پونک و صادقیه و شهران و ... و از تجریش تا جنوب شهر پراکنده خواهد شد.

از طرفی در تجمعات شبانه داخل شهر علاوه بر مردم سبز، افراد محلی هم حاضر خواهند بود و این فرصت بسیار خوبی است تا تا با پخش اعلامیه ، و تصاویر کشتگان و ....در بین آنها، آنها را از حقیقت وقایع و جنایات انجام شده در سه ماه اخیر آگاه کنیم. مراسم شب قدر در سه شب 19 و 21 و 23 رمضان انجام می شود. از این رو این سه شب بهترین فرصت برای اطلاع رسانی و جذب نیرو از مردم محلات داخل شهر برای راهپیمایی سراسری "روز جهانی سبز (قدس سابق)" بر علیه دولت کودتا در روز آخرین جمعه ماه رمضان خواهد بود.

علاوه بر این می توانیم با اطلاع رسانی دهان به دهان درباره محل و نحوه برگزاری مراسم شبهای دیگر، هماهنگیهای بیشتری را به عمل آوزده و در روز موعود یعنی جمعه آخر ماه رمضان، کمر دولت کودتا را بشکنیم.
این شبها زمان احیای دوباره جنبش سبز است. شبهایی که تجمع مردم در خیابانهای تهران می تواند خواب را بر کودتاگران حرام کند و آنها را تا صبح وادار به "شب بیداری" واقعی تماید. البته این بار نه به خاطر بیم از جلال و جبروت خدا، که از بیم خلق خدا. انشالله
امیدوارم با عنایت بیشتر دوستان، این فرصت مهم از دست نرود.
جنبش سبز+روز قدس+شبهای قدر+میرحسین موسوی

۱۳۸۸ مرداد ۲۱, چهارشنبه

تجربه شکست خورده حکومت دینی در ایران و ارضای عطشی1300 ساله!





در طول تاریخ برخی از دانشمندان شیعی از وجود حکومتهای جائر ضد دین و ضد مردم می نالیدند که اگر حکومت دست ما - فقیهان و "راویان احادیث"- می بود، بی شک حکومتی بر پایه قسط و عدل و مساوات و برابری و برادری، لبریز از احترام به کرامت انسانها و عاری از هر گونه تجاوز به حریم شامخ انسان بر پا می کردیم و چه و چه و چه!
بیانیه ها و مواضع آیت الله خمینی در پاریس و در هفته های اولیه ورودش به ایران دقیقا بازتابگر چنین فضای اتوپیایی برای حکومتی بود که قرار بود در ایران تشکیل گردد. گنجاندن تئوریی به نام "ولایت فقیه" در قانون اساسی، نیز ریشه در همان ایده " وجهه آسمانی بخشیدن" به حکومت رسمی در ایران داشت. اما حوادث سی ساله اخیر در ایران و اخبار ریز و درشتی که در این مدت از گلوگاههای حکومتی درز کرد و نحوه برخورد ولایتمداران و سربازان دین! با مردم و عملکرد شکست خورده نظام در بخشهای مختلف، و بویژه عملکرد آنها در دوماه اخیر و حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، همه مردم و اندیشمندان و حتی بسیاری از مراجع دینی در قم را متفاعد نمود ه "نظام جمهوری اسلامی" هیچ برتری مبنایی و عملکردی نسبت به اسلاف خود ندارد، چه بسا عمکرد گذشتگان در بسیاری از موارد بهتر از "جمهوری اسلامی" و "نظام مدعی الاهی بودن" بوده است.
بیگمان اکنون بسیاری از بزرگان دینی در قم چندان خشنود نیستند که تمام این ظلمها و تجاوزها به مال و حف و حیثیت مردم، به نام دفاع از اسلام انجام می گیرد. همان نکاتی که گوشه ای از انها در نامه اخیر کروبی به هاشمی رفسنجانی آشکار گریده است.
آنها بی شک آرزو می کنند کاش اکنون حکومتی غیر دینی بر سر کار می بود تا وفایع اخیر به پای آنها و دین نوشته نشود.
ناگفته پیداست که حکومت نمی تواند هم ادعای دینی بودن داشتهخ باشد و هم خود را از عوارض این ادعا برهاند.
من اتفاقا بسیار خوشحالم که تجربه این سی ساله حکومت دینی در ایران به این عطش 1300 ساله ما پاسخ داد
و همه ما از آقار این حکومت دینی تناول فرمودیم! تا دیگر چنین آرزوهای نامربوطی نداشته باشیم.

استمداد از دوستان ، اقوام و آشنایان مادر و خواهر قلابی ترانه موسوی





لطفا این مادر و دختر و بیوگرافی خانواده آنها را افشا نمایید


از کارمندان سبز ثبت اخوال هم خواهشمندیم تا فهرست مشخصات تمامی افراد با نام ترانه موسوی در ایران را منتشر نمایند

"آقای شریعتمداری! اگر سربازان ولایت، به دخترت تجاوز کرده بودند، حاضر بودی آن را جار بزنی؟




حسین شریعتندار (شریعتمداری)، که رسما ریاست ستاد هماهنگی کودتا چیان برای " شکنجه، اعتراف گیری و کیفر خواست نویسی" برعهده دارد از نامه کروبی به هاشمی رفسنجانی بر افروخته است که او دروغ می بافد. اگر او راست می گوید اسناد تجاوز سربازان ولایت و امامت (امام زمان) به دختران و پسران را نشانمان دهد تا باور کنیم!
یکی نیست از این احمق بپرسد وقتی در بازداشتگاههای خامنه ای (مُدَّ ضِلالُه! : مستدام باد گمراهی اش)، برای "استمرار حکومت شیطانی ولایت فقیه!" جوانانی مانند کامرانی و روح الامینی به سادگی کشته می شود، آیا "ازاله بکارت دوشیزگان" به جرم تلاش برای "براندازی نظام اسلامی" دور از ذهن خواهد بود؟

آقای شریتعندار! اگر خودت باشی راضی به کدام سرنوشت خواهی بود؟ تو را بکشند یا چنان از معقدت مورد عنایت سربازان مخلص قرار بگیری که زخم و زیلی شوی؟

با تاسف، این فجایع در شرایطی انجام می شود که خانواده ها پس از یکی دو ماه حتی نمی دانند فرزندشان را کدام نهاد بازداشت کرده و به کدام سیاه چاله برده اند! کشتار و تجاوز در بازداشتگاههایی صورت می گیرد که نه قوه قضاییه اطلاع دارد کجاست و نه وزارت اطلاعات!
ماموران متخلف هم با آگاهی از این امر، به راحتی اعمال شنیع خود را به نام "دفاع از نظام و اسلام" انجام می دهند.
نحوه اعتراف گیری بازجویان خامنه ای از "همسر سعید امامی" را در یوتیوب ببینید تا به گوشه ای از خلقیاتِ کثیف ذوب شدگان در "حماقت ولایت فقیه" پی ببرید. افرادی روانی و غرق در شهوت و سکس و شناعت به نام بازجو و اعتراف گیر! تصور بفرمایید چنین افرادی با "ابطحی " و "عطریانفر" چه کرده اند و چه به آنها گفته اند!
پاسبانان کودتاچی با اعتقاد عمیق به اینکه "حفظ نظام از اوجب واجبات است"، حجت تامه شرعی برای هر جنایتی را ازپیش در دست دارند. می توانند برای تادیب زندانی و اعتراف گیری شکنجه کنند، آدم بکشند و به دختران مردم در سیاهچاله های بی نام و نشان تجاوز نمایند و در نهایت قربانیان و خانواده هایشان را از عواقب هر شکایت و پیگیری بترسانند.

گویا ح. شریعتمداری و افراد همفکرش خود را به خریت زده و نمی دانند که در چه "زندان بزرگی به نام جمهوری اسلامی" زندگی می کنیم!
اما یک سوال ساده تر:
آقای شریعتمداری! اگر سربازان امام زمان به دخترت تجاوز کرده بودند، خاضر بودی او را کولت کنی و از این پزشکی قانونی به آن پزشکی قانونی ببری و بعد در دادگاه جلو قاصی بنشینی و نحوه تجاوز به دخترت را شرح دهی؟

بیگمان تقدیر الاهی روزی بر این خواهد بود که امثال شریعتمداری، درد مادران و پدران داغدار را بچشند. دنیا دار مکافات است. روزی خاوهد رسید که این سرمستی شریعتمداری و ... تبدیل به داغ و گلوله و اندوه شود. آن روز دیر نیست!


حاضر بودی او را به عنوان مدرک جار بزنی؟

۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه

برنامه ريزي سبزها براي برگزاري بزرگترين شب زنده داري سياسي (شبهاي احيا) در تاريخ ايران




من به تازگي يقين پيدا كرده ام كه "ماه رمضان پر از خير و بركت است". به وي‍ژه براي ملت سبز ايران! اين مطلب را به دقت بخوانيد تا دلايلم را بدانيد.
براي زنده ماندن جنبش سبز، ما بايد علاوه بر شركت در تجمعهاي نماز جمعه اي و راهپيمايي سراسري روز قدس در آخرين جمعه ماه رمضان به فكر هر فرصت ريز و درشت ديگر هم باشيم. در شبهاي مياني ماه رمضان، يعني شبهاي 19 و 21 و 23 رمضان،‌ طبق روال همه ساله،‌ مراسم شبهاي احيا در اكثر مساجد و حسينيه هاي بزرگ تهران و شهرستانها برگزار مي شود. معمولا به علت كثرت جمعيت شركت كننده در اين مراسم، و ناكافي بودن فضاي مساجد و تكايا،‌ بخش بزرگي از جمعيت هم مجبور به نشستن در خيابانها و كوچه هاي اطراف محل برگزاري مراسم مي شوند. به طوريكه عملا از ساعت 9 يا 10 شب عبور و مرور وسايل نقليه در خيابانهاي اطراف كاملا متوقف مي گردد.
در تهران اين مراسم در مكانهاي زيادي برگزار مي شود. كه بنا بر تجربه سه مكان از اينها در مركز و غرب تهران، كاملا حالت استرات‍‍ژيك و استثنايي براي جنبش سبز دارد: اولي مهديه تهران در خيابان وليعصر، پايين تر از منيريه است و ديگري مسجد امام حسن ع در خيابان آزادي بين پل يادگار و دانشگاه شريف. بنده سالهاي قبل در مراسمات اين دو مكان شركت كرده ام. در مقابل مهديه،‌ خيابان ولي عصر،‌ از ساعت 9 يا 10 به تدريج پر از جمعيت مي شود و تا پايان مراسم كه معمولا ساعت 2 بامداد يا حتي ديرتر است هر لحظه بر تعداد حاضرين در خيابان افزوده مي شود. در مقابل مسجد امام حسن در خيابان آزادي (كه اتفاقا در جوار پايگاه مركزي بسيج غرب تهران واقع است) هم تمام ظرفيت خيابان آزادي از پل يادگار تا دانشگاه شريف لبريز از جمعيت مي شود.
مكان سوم هم بيت رهبري واقع در خيابان جمهوري، خيابان فلسطين است! در اينجا نيز شركت براي عموم (در فضاي خارج از بيت رهبري) براي عموم آزاد است.
اين اتفاق مبارك در شبهاي رمضان، كاملا باب ميل سبزهاست چرا كه كه كسي در شب هاي رمضان جلو شما را براي رفتن به بيت رهبري يا مهديه تهران يا مسجد امام حسن يا هر مسجد و جاي ديگري براي شركت در مراسم احيا نمي گيرد. پس مي توانيم به راحتي تجمعي ميليوني در تهران و همه شهرها و شهرستانها ترتيب دهيم.

اگر خوب روي اين موضوع كار كنيم و جمعيت دو يا سه ميليوني مردم تهران را به خيابانهاي تهران در شبهاي ماه رمضان بكشانيم مطمئن باشيد كه بزرگترين ضربه را به كودتاچيان وارد كرده ايم. مگر اينكه برگزاري مراسم شب احيا را در سراسر كشور تعطيل كنند! در آن صورت ما باز هم پيروزيم. شك نكنيد.
دوستان لطفا اين مسئله را فعلا داغ كنند تا هماهنگيها و شعارها و نكات بعدي را به تدريج انجام دهيم. دوستان شهرستاني هم محل برگزاري اصلي مراسم شبهاي احيا را در زير همين مطلب بنويسند. پيشاپيش فرارسيدن ايام واقعا پر از خير و بركت رمضان را براي جنبش سبز تبريك مي گويم. يكي به خاطر شبهاي احيا و ديگري به خاطر اخرين جمعه اش! البته براي اهل روزه و دعا و ... كه خير و خوبي محفوظ است. در ماه رمضان امسال همه فيض خواهند برد. مسلمان،‌ غيرمسلمان،‌ معتقد،‌ غير معتقد و ....

۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه

خامنه ای خود را در جای پیامبر و معترضان را بست نشینان منافق در مسجد ضرار می بیند!




خلاصه داستان مسجد ضرار: در سالهای ابتدایی اسلام، گروهی از مخالفان پیامبر به سرکردگی "عبدالله بن ابی"، مسجدی ساخته و در آنجا علیه پیامبر برنامه ریزی می کردند. پیامبر دستور داد تا مسلمین آن مکان را علیرغم داشتن نام مقدس مسجد خراب نمایند. خامنه ای در سخنرانی روز تنفیذ حکم ا.ن، مخالفانش را نکوهش کرد که در خیابانهای تهران "مسجد ضرار" بر پا داشته اند. اشاره او شاید به "الله اکبر های شبانه"، "استفاده از رنگ سبز"، "شرکت سبزها در نماز جمعه تهران"، "بر پاد اشتن مراسم چهلم برای قربانیان حوادث اخیر" و ... باشد. به گمان من ریشه قیاس "اعتراضات برحق مردم تهران" با ماجرای "مسجد ضرار" توسط خامنه ای ریشه در این واقعیت دارد که او به صورت "وهم آلودی" خود را در جایگاه "رسول الله" و مخالفانش را در جبهه "منافقان به سرکردگی عبدالله ابی" می بیند. این قیاس بی شک ریشه در همان تکبر، نخوت و خودبرتر بینی "معظم له"! دارد و گرنه چه نسبتی است میان "رسول الله" و شخص منفور و ستمگری و دروغ پرست و جاه طلبی به نام "خامنه ای" کند؟!
چه شباهتی است میان "رسول رحمت و مهربانی" با کسی که حاضر است برای اجرای "خواهشها و فرمانیهای نفسانی اش، جوانان و شهروندان مسلمان را به قتل برساند، اسیران و زندانیان را شکنجه و مجبور به اعتراف نامعقول کند، نا حق را حق جا بزند و دروغگو و دروغ را تقدیس کند؟
اگر ادعای خامنه ای و فدائیانِ "مُخ less " اش راست باشد که رهبری او "پیامبر گونه" و رفتارش شبیه "رسول الله" است مرا دیگر هیچ علاقه ای به "اسلام و پیامبرش" نیست.

نكته اي جالب توجه: احتمال زياد براي اقامه نماز جمعه آخرين جمعه ماه رمضان توسط خامنه اي يا هاشمي!




هر ساله در آخرين جمعه ماه رمضان تظاهرات سراسري در كشور در حمايت از يك كشور خارجي (فلسطين) به سمت محلهاي برگزاري نماز برگزار مي شود. ما بايد امسال اين روز را به روز همبستگي مسلمانان جهان با مردم مظلوم ايران و راهپيمايي بزرگ بر ضد دولت كودتا تبديل كنيم. اين روز بهترين فرصت براي جنبش سبز براي بيان خوالسته هاي خود است.
از طرفي اگر نماز جمعه 23 مرداد به امامت هاشمي برپا شود،‌ جمعه هاي ديگر در اين تاريخها خواهد بود:
30 مرداد، 6 شعريور،‌ 13 شهريور،‌ 20 شهريور،‌ 27 شهريور (28 رمضان). بنابراين آخرين جمعه ماه رمضان در 27 شهريور واقع است. با توجه به اينكه معمولا در يكي از جمعه هاي ماه رمضان،‌ خامنه اي نماز را مي خواند لذا در آخرين نماز جمعه ماه رمضان،‌ احتمالا نماز جمعه به امامت هاشمي يا خامنه اي برگزار خواهد شد. اگر خامنه اي نماز يكي از جمعه هاي قبل از 27 شهريور را بخواند،‌ امام جمعه روز روز همبستگي مسلمانان جهان با مردم مظلوم ايران (سابقا فلسطين)،‌ قطعا هاشمي خواهد بود. مگر اينكه خامنه اي روز 27 شهريور را براي خودش نگه دارد. اگر رهبر در اين روز امام جمعه باشد كه نور علي نور خواهد شد. مردم سبز تهران در اين روز با برپايي يك راه پيمايي عظيم و سراسري مسالمت آميز به سمت دانشگاه تهران در طول خيابان انقلاب،‌ آزادي،‌ وليعصر،‌ كارگر و ... "قدرت غيركاريكاتوري" خود را به رخ رهبر خواهند كشيد و اجازه نخواهند داد او هر چه خواست در خطبه هايش بگويد. مردم با شعار هاي خود در بين حرفهاي خامنه اي،‌ جواب خزعبلات او را داده،‌ حمايت قاطع خود را از رهبران جنبش (موسوي،‌ هاشمي،‌ خاتمي و كروبي) اعلام و بر حقوق مسلم مردم مظلوم ايران در كسب آزاديهاي قانوني و آزادي زندانيان تاكيد خواهند كرد. مردم در اين روز سرزندگي و تداوم حركت خود را به رهبر كودتا نشان خواهند داد. اگر خامنه اي بترسد و در اين روز نيايد و هاشمي جاي گزين او شود بازهم نور علي نور مي شود. هر كس ديگري هم باشد همين بساط است! در حالت كلي هر كسي هم كه در اين روز امام جمعه شود براي ما تفاوتي نخواهد كرد. مردم به سمت دانشگاه تهران رفته و پس از پيوستن به يكديگر (اگر نخواستي پشت آن امام جمعه ناعادل نماز بخوانند) به سمت آزادي يا مسيري ديگر تغيير مسير خواهند داد!

كافيست كروبي و موسوي و خاتمي اعلام كنند كه در حمايت از فرمان تاريخي حضرت امام خميني در راهپيمايي آخرين جمعه ماه رمضان،‌ كه هر سال برگزار مي شود،‌ شركت مي كنند. چه شود!
دوستان هيچ نگران مصادره اين راه پيمايي به نفع رهبريا دولت كودتا نباشند. آنها به گمان خود رد اين مدت همه چيز از جمله راي ما را به نام خود مصادهر كرده اند! چه باك! اگر همه متحد شويم و قبل از آن روز به خبرگزاريها و عموم مردم خبررساني كنيم و نيز در آن روز با نمادهاي جنبش و انگشتان وي شكل خود حركت كنيم، وشعارهاي خاص خود را تكرار كنيم،‌‌ آنها هيچ غلطي نخواهند توانست كرد!‌ اين نزديكترين فرصت براي بازسازي مجدد جنبش است. حتي بايد سعي كنيم جبران نيروهاي شهرستاني رهبر در نماز جمعه را بكنيم و عده ما خيلي بيشتر از آنها باشد.
اين كار را مي توانيم با اطلاع رساني گسترده در سراسر كشور انجام دهيم.
لطفا دوستان بالاترين اين مطلب را مورد توجه قرار دهند و روي اين موضوع به جد كار كنند. متاسفانه بيشتر مطالب حمايتي از جنبش به خاكروبه ي بالاترين مي رود و ديده نمي شود! بايد نگذاريم كودتاچيان و ايادي رهبر حتي يك شب در اين چهار سال آسوده بخوابند. اينقدر آنها را بايد ببريم و بياوريم كه تسليم شوند.

استفتا از مراجع قم: ‌تحت چه شرايطي مي توانم از مسلماني خود استعفا دهم؟

مراجع محترم آقايان نوري همداني،‌ صافي،‌ سبحاني،‌ شبيري،‌ عزالدين زنجاني،‌ جوادي املي و ...

با سلام. در آستانه ميلاد حضرت قائم ع، چهلمين روز شهادت جمع كثيري از جوانان بيگناه ايراني را به دست نظام مقدس اسلامي تسليت مي گويم. و از اظهار همدردي شما! با مسلمين ايراني (نه فلسطيني) تشكر مي نمايم.

حضرت آيت الله!
از لسان شما و رسانه هاي حكومتي،‌ در طول تاريخ! مكتب اجتهاد و تشيع، ملجا مردم و باعث تشخيص سره از ناسره بوده است در روزهاي فتنه!
بي گمان شما هم با حقير موافقيد كه اين روزهاي روزهاي فتنه است و تشخيص حق از ناحق چندان ساده نيست.
اكنون از يك سو با "نظام مقدس اسلامي" روبرو هستيم كه تمام راههاي اصلاح و اعتراض بر مردم را بسته و به نام اسلام دروغ مي گويد، آدم مي كشد،‌ حق را ناحق مي كند، ابوغريب كهريزكي مي سازد،‌ شكنجه مي كند، اعترافعاي خلاف اراده و عقل مي گيرد،‌ تهديد مي كند و ...
از سوي ديگر با سكوت سنگيني از سوي شما و دفاتر ساير مراجع معظم مواجهيم.
سكوت شما به عنوان مناديان دين اسلام، اين ظن و گمان را در ذهنها متبادر مي كند كه نكند اين دروغگوييها، ظلمها،‌ آدمكشيها،‌ ارهاب مردم،‌ اعتراف كِشي ها و ... جزئي از ماهيت اسلام است. اسلامي كه در آن قتل و تجاوز و دروغ مشروع است ولي "الله اكبر گفتن،‌ زيارت قبور و حق خواهي و آزادي طلبي" مي شود بر پا ساختن مسجدي به نام ضرار!

شما به عنوان عالِم اسلامي كه قرار بود از ديدن ظلم بر پيرزن يهودي جان تهي كنيد امروز به راحتي در برابر قتلها و دروغها و ... خاموش شده ايد و يا عملا و قلما آنها را تاييد فرموده ايد! نمي دانم شايد موضع شما درست بوده و اين سكوت،‌ خود،‌ از "لوازم اجتهاد در بستر زمان" باشد!
من نمي توانم معتقد به "اسلامي" باشم كه امروز در اين كشور به مردم و جهانيان ارائه مي شود و متاسفانه گويي مورد تاييد جناب عالي نيز هست! لذا بفرمائيد تحت چه شرايطي مي توانم از اين اسلام و مسلماني استعفا دهم؟

۱۳۸۸ مرداد ۱۰, شنبه

آخرین جمعه ماه رمضان: راهپیمایی گسترده برای "آزادی ایران" و نکته ای مهم

1- من پیشنهاد می کنم از فردای "تحلیف ا.ن"، برنامه های خود را برای برگزاری تظاهرات در نزدیکترین مراسم ها و تجمعات آماده کنیم. ما باید برای هر روز در این چهار سال برنامه راهپیمایی و حرکت ایذایی بگذاریم تا به رهبر کودتاچیان نشان دهیم که حرکت ما یک حرکت مداوم، ایرانی و اصیل است نه حرکتی احساسی، زودگذر و کاریکاتوری!
2- به خودم و دیگر مبارزان سبزاکیدا توصیه می کنم که وقت خود را برای نوشتن درباره کارهای بیهوده تلف نکنیم. من به تمام دوستانی که چه در بالاترین و چه در وبلاگهای خود مطلب می نویسند توصیه می کنم از امروز تصمیم بگیریم وقت ارزشمند خود و جنبش را صرف مچگیری و حاشیه نویسی بر کارهای بی ارزش احمدی نژاد، خامنه ای و کودتا چیان نکنیم. ما فقط و فقط باید در راستای اعتلای جنبش قدم بزنیم. اکنون زمان هدر دادن اوقات نیست. موضوعاتی مثل "نوشتن درباره کم و کیف دادگاههای نمایشی"، "بوسیدن دست یا شانه رهبر توسط ا.ن" "شرکت فلان کوتوله هنرمند یا ورزشکار یا مربی تیم ملی در مراسم تنفیذ" "اندازه و نحوه اطاعت ا.ن از خامنه ای" "آمارهای اقتصادی دولت" "حاشیه صحبتهای فلان کودتاچی یا حامی کودتا چیان " کارهای دولت دهم و احمدی نژاد، افاضات رهبرکودتا، مجلس هشتم، صدا وسیما، مرآتی، نجف زاده ، ضرغامی، احمد خاتمی، محسن رضایی و ..." هیچ دردی را از جنبش دوا نمی کند تنها باعث تحلیل انرژی و و نیروی ما خواهد شد. از امروز عهد ببندیم تنها برای "مبارزه با کودتاچیان" بنویسیم. آنها ارزش تلف کردن وقت را ندارند.
3- از امروز باید برای برگزاری راهپیمایی گسترده در در روز جهانی "آزادی ایران" در آخرین جمعه ماه رمضان برنامه ریزی کنیم. (در سالهای قبل در آخرین جمعه ماه رمضان روز "قدس" برگزار می شد) همچنین می توانیم در روز عید فطر هم برنامه تظاهرات گسترده ای برای ساعت پایانی مراسم در اطراف مصلای تهران تدارک ببینیم.
4- آغار سال تحصیلی در اویل مهر نیز فرصت مانور بیشتری به دانشجویان خواهد داد.
5- بازهای فوتبال جام آزادگان، عاشورا و تاسوعا و ... هم در راه است. ما لحظه ای در این چهار سال از پای نخواهیم نشست. ما باید هر فرصتی را برای مخالفتنشان دهیم.

قتل، شکنجه، زندان و دادگاههای نمایشی، تا کی شما را بیمه خواهد کرد؟ یک سال ؟ دو سال ؟ چند سال؟

(تاکید میکنم اگر خبرهای منتسب به خبرگزاری کثیف فارس درست باشد) حرفهای منتسب به ابطحی در بیدادگاه کودتاچیان هر کودکی را می خنداند. باز هم در صورت درست بودن اخبار خبرگزاری کثیف فارس، کودتاگران با عنصر "وحشت و شکنجه" به خوبی توانسته اند حرفهای خود را در دهان او ( و شاید دیگران را) جای دهند تا "افتضاح خرداد 88" را پنهان نمایند. باز هم در صورت درست بودن اخبار خبرگزاری کثیف فارس، قرار گرفتن ابطحی در ردیف نخستین اعتراف کننده هم حساب شده بوده. ... او پیش از دیگران، باید چنین اعترافاتی می کرد تا روحیه آنها تخریب و مجاب به اعتراف شوند. گرچه به او حق می دهم. به قول دوست وبلاگ نویسی: در تک تک کلمات ابطحی ، آثار خون ، شکنجه وحشیانه و تهدید به مرگ عزیزان هویدا بود ! ... مطمئن هستم این "دادگاه نمایشی" و "اعترافات تحت شکنجه" تنها مصرف داخلی برای اندک "ولایتمداران" و "دلبستگان" به این نظام دروغ و تزویردارد تا از ریزش هوادارانش جلوگیری نماید و گرنه اکثریت ملت و تمام آزادیخواهان و جوانان حق طلب، هیچ توجهی به این دروغها و دادگاههای نمایش ندارند. اما سخنم با سران آنها و دیکتاتورهای ریز و درشت و دیکتاتور اعظم است. گیرم که موفق شدید سرکوب کیند و با ترس و وحشت و دادگاههای نمایش و زندان، چند صباحی صدای اعتراض قاطبه ملت را درباره این "تقلب مفتضح" خاموش کنید اما با پرسشهای بزرگی که هیچگاه از ذهن جوانان و حق طلبان خارج نخواهد شد چه خواهید کرد؟ آیا خواهید تواسنت ذهن و روح ملت را به تسخیر خود درآورید تا خود را "مُحق" و "بیگناه" جا بزنید؟ کودتا، قتل، شکنجه، زندان و دادگاههای نمایشی، تا کی شما را بیمه خواهد کرد؟ یک سال ؟ دو سال ؟ چند سال؟سبز اندیشان از پای نخواهند نشست. روز به روز در خاک این سرزمین ریشه خواهند دواند، برگ و بار خواهند داد و بلند تر و بلند تر خواهند شد تا زمانی در همین نزدیکی، خود را از شر ابرهای تیره و تار برهانند و به آسمان زیبای آزادی و روشنایی قدم نهند. آن روز دیر نیست.