۱۳۸۸ مرداد ۲۱, چهارشنبه

تجربه شکست خورده حکومت دینی در ایران و ارضای عطشی1300 ساله!





در طول تاریخ برخی از دانشمندان شیعی از وجود حکومتهای جائر ضد دین و ضد مردم می نالیدند که اگر حکومت دست ما - فقیهان و "راویان احادیث"- می بود، بی شک حکومتی بر پایه قسط و عدل و مساوات و برابری و برادری، لبریز از احترام به کرامت انسانها و عاری از هر گونه تجاوز به حریم شامخ انسان بر پا می کردیم و چه و چه و چه!
بیانیه ها و مواضع آیت الله خمینی در پاریس و در هفته های اولیه ورودش به ایران دقیقا بازتابگر چنین فضای اتوپیایی برای حکومتی بود که قرار بود در ایران تشکیل گردد. گنجاندن تئوریی به نام "ولایت فقیه" در قانون اساسی، نیز ریشه در همان ایده " وجهه آسمانی بخشیدن" به حکومت رسمی در ایران داشت. اما حوادث سی ساله اخیر در ایران و اخبار ریز و درشتی که در این مدت از گلوگاههای حکومتی درز کرد و نحوه برخورد ولایتمداران و سربازان دین! با مردم و عملکرد شکست خورده نظام در بخشهای مختلف، و بویژه عملکرد آنها در دوماه اخیر و حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، همه مردم و اندیشمندان و حتی بسیاری از مراجع دینی در قم را متفاعد نمود ه "نظام جمهوری اسلامی" هیچ برتری مبنایی و عملکردی نسبت به اسلاف خود ندارد، چه بسا عمکرد گذشتگان در بسیاری از موارد بهتر از "جمهوری اسلامی" و "نظام مدعی الاهی بودن" بوده است.
بیگمان اکنون بسیاری از بزرگان دینی در قم چندان خشنود نیستند که تمام این ظلمها و تجاوزها به مال و حف و حیثیت مردم، به نام دفاع از اسلام انجام می گیرد. همان نکاتی که گوشه ای از انها در نامه اخیر کروبی به هاشمی رفسنجانی آشکار گریده است.
آنها بی شک آرزو می کنند کاش اکنون حکومتی غیر دینی بر سر کار می بود تا وفایع اخیر به پای آنها و دین نوشته نشود.
ناگفته پیداست که حکومت نمی تواند هم ادعای دینی بودن داشتهخ باشد و هم خود را از عوارض این ادعا برهاند.
من اتفاقا بسیار خوشحالم که تجربه این سی ساله حکومت دینی در ایران به این عطش 1300 ساله ما پاسخ داد
و همه ما از آقار این حکومت دینی تناول فرمودیم! تا دیگر چنین آرزوهای نامربوطی نداشته باشیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر