۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه

خامنه ای خود را در جای پیامبر و معترضان را بست نشینان منافق در مسجد ضرار می بیند!




خلاصه داستان مسجد ضرار: در سالهای ابتدایی اسلام، گروهی از مخالفان پیامبر به سرکردگی "عبدالله بن ابی"، مسجدی ساخته و در آنجا علیه پیامبر برنامه ریزی می کردند. پیامبر دستور داد تا مسلمین آن مکان را علیرغم داشتن نام مقدس مسجد خراب نمایند. خامنه ای در سخنرانی روز تنفیذ حکم ا.ن، مخالفانش را نکوهش کرد که در خیابانهای تهران "مسجد ضرار" بر پا داشته اند. اشاره او شاید به "الله اکبر های شبانه"، "استفاده از رنگ سبز"، "شرکت سبزها در نماز جمعه تهران"، "بر پاد اشتن مراسم چهلم برای قربانیان حوادث اخیر" و ... باشد. به گمان من ریشه قیاس "اعتراضات برحق مردم تهران" با ماجرای "مسجد ضرار" توسط خامنه ای ریشه در این واقعیت دارد که او به صورت "وهم آلودی" خود را در جایگاه "رسول الله" و مخالفانش را در جبهه "منافقان به سرکردگی عبدالله ابی" می بیند. این قیاس بی شک ریشه در همان تکبر، نخوت و خودبرتر بینی "معظم له"! دارد و گرنه چه نسبتی است میان "رسول الله" و شخص منفور و ستمگری و دروغ پرست و جاه طلبی به نام "خامنه ای" کند؟!
چه شباهتی است میان "رسول رحمت و مهربانی" با کسی که حاضر است برای اجرای "خواهشها و فرمانیهای نفسانی اش، جوانان و شهروندان مسلمان را به قتل برساند، اسیران و زندانیان را شکنجه و مجبور به اعتراف نامعقول کند، نا حق را حق جا بزند و دروغگو و دروغ را تقدیس کند؟
اگر ادعای خامنه ای و فدائیانِ "مُخ less " اش راست باشد که رهبری او "پیامبر گونه" و رفتارش شبیه "رسول الله" است مرا دیگر هیچ علاقه ای به "اسلام و پیامبرش" نیست.

۲ نظر:

  1. عده ای که هنوز در حال و هوای جنگ بودند و میترسیدند که اگر رهبرکشور جز تیم رهبری نباشه ممکنه باز صدام و دیگران حکومت را بخطر بیاندازند آمدند یک شبه ایشون را از حجت الاسلامی بسیار معمولی به مرجعیت ارتقا دادند آنهم به روش آکسفوردی. ایشون هم اونقدر تو نقشش رفت و با خودش تکرار کرد و بادنجان دورقاب چینان بهش گفتند کم کم باورش شد علی آباد هم شهریه. تازه که مردم فهمیدند این بی درایتی ها و بی مدیریتی های ناشی از بیسوادی ایشونه که همه جوری گریبان ملت را گرفته و منابع آنها را داره بباد میده. براشون سوال پیش آمده که همچو آدم نادانی چطور میتونه رهبر من و شما و ملت که هیچ، رئیس خانواده خودش باشه. بنابر این چنین سواستفاده هایی از دین هم دیگه نتایج مورد انتظار وی را برآورده نمی کنه و خیلی بیشتر از آنها ادله دینی برای رد رهبری رهبر بی کفایت وجود دارد.

    پاسخحذف
  2. دیگر در دوره ای زندگی نمی کنیم که بتوان همه چیز را دربست پذیرفت.
    تصور نمی کنید تمام آن چه را که در مورد دین، از صدر اسلام تا اکنون می دانیم همین آخوندها چه ابتدا سنی و بعد شیعه به ما آموخته اند. آیا اسطوره کردن جز این است که هر نسل از این آخوندها چیزی به ویژگی های یک فرد خاص اضافه می کند و این بازی نسل اندر نسل ادامه می یابد؟ آن چه را که از پیغمبر و امامان به ما می گویند به چه میزان مستند است و ساخته و پرداخته ذهن این دکانداران دین نیست که می خواهند رونق دکانشان را همچنان حفظ کنند. در تمام ادیان، مذهبیون همین روش را ادامه داده اند ولی خوشبختانه انسان ها و ملت هایی که ذهن پرتوان خود را از تمام موهومات و دروغ هایی که به آنها تلقین شده خالی کرده یا اجازه نمی دهند که اینگونه القائات و تلقینات به ذهن آنها راه یابد مسیر پیشرفت، آزادی و خوشبختی را طی کرده و خواهند کرد.
    ما چاره ای نداریم که در مورد آن چه به ما می گویند یا می آموزند ابتدا شک کنیم و بعد با کاوش و اندیشه ورزی به یقین برسیم وگرنه همچنان دکان آنها رونق خواهد داشت و ما هم چون با اینترنت و تکنولوژی های روز سروکار داریم تصور می کنیم پیشرفت کرده ایم در صورتی که همچنان در این باتلاق داریم دست و پا می زنیم.
    رنسانس وقتی ۵۰۰ سال پیش در اروپا شروع شد که مردم تصمیم گرفتند شانه های خود را از زیر یوغ کلیسا پس از صدها سال بیرون بکشند و به تدریج به آزادی و دموکراسی و پیشرفت دست پیدا کنند.
    آیا در قرن بیست و یکم و پس از ۵۰۰ سال نوبت رنسانس ما نرسیده است؟

    پاسخحذف